شاید برای شما هم سوال باشد که پلتفرم چیست؟ در پاسخ باید گفت که پلتفرم در حقیقت اصطلاحی است که به گوش آشنا بوده و در مورد بیزینسهای زیادی به کار میرود. در معنای لغوی پلتفرم مترادف واژه فارسی سکو است. به بیانی دیگر، هرگاه فردی برای بهتر دیدهشدن یا بهتر شنیدهشدن روی یک بلندی یا همان سکو میرود، میتوان آن سکو را پلتفرم نامید. اگر بخواهیم سادهتر بگوییم، پلتفرم جایگاهی برای بهتر دیدهشدن، شنیدهشدن است. مدل کسب و کار پلتفرمی در حقیقت به توانایی آن بیزینس در ایجاد تعامل و ارزش تعاملی اشاره میکند.
تعریف مدل کسب و کار پلتفرمی
مدل کسب و کار پلتفرمی یا همان مدل پلتفرم چندوجهی، مدلی از کسب و کار است که در آن ارائهکننده یا تامینکننده ارزش، شرکای بیرونی هستند. در واقع اگر خدمات یا کالایی در این نوع کسب و کار فروخته میشود، توسط شرکتها یا افراد خارج از سازمان یا شرکت، تامین میشود. به بیان دیگر، مدل کسب و کار پلتفرمی مدلی است که با تسهیل نمودن مبادلات بین دو یا چند گروه وابسته که معمولا متشکل از مصرفکنندگان و تولیدکنندگان است، ارزش ایجاد مینماید.
برای اینکه این مبادلات حاصل شوند، پلتفرمها شبکههای بزرگ و مقیاسپذیری از کاربران و منابع را ایجاد نموده و مهار میکنند که میتوانند به محض درخواست در دسترس قرار گیرند. پلتفرمها، جوامع و بازارهایی با اثرات شبکهای ایجاد مینمایند که به کاربران امکان ارتباط و معامله میبخشد.
انواع کسب و کارهای پلتفرمی
پلتفرمهای مختلفی در دنیای بیزنس وجود دارد که مدل کسب و کاری آنها یکسان است اما در نوع فعالیتهای خود تفاوتهایی با یکدیگر دارند. بر همین اساس، پس از اینکه دانستید پلتفرم چیست و تابع چه ساز و کاری است، به انواع مختلف پلتفرمها اشاره میکنیم.
- محتوایی
- توسعه
- کالا
- خدماترسانی
- پرداخت
- سرمایهگذاری
- ارتباطی
- شبکههای اجتماعی
پلتفرمها در مقابل کسب و کارهای خطی
کسب و کارها به دو دسته پلتفرم و خطی یا Pipeline تقسیم میشوند. نقطه مقابل پلتفرمها که به ایجاد تعامل بین مصرفکننده و تولیدکننده میپردازند، کسب و کارهای خطی هستند. زمانی که مدل کسب و کار به شکل خطی تعریف میشود، یک زنجیره ارزش مستقیم و شفاف در کسب و کار وجود دارد:
- مواد اولیه / خدمات اولیه تأمین میشود.
- محصولات طراحی و تولید میشود
- محصول به مشتریان بالقوه معرفی میشود
- از طریق کانالهای عرضه که میتوانند دیجیتال یا فیزیکی باشند به دست مشتری میرسد
- مشتری رضایت یا نارضایتی خود را به صورت کلامی یا در قالب خریدهای بعدی به کسب و کار اعلام میکند.
پلتفرمهای برتر
از میان پلتفرمهایی که در سالهای اخیر موفق عمل کردهاند، گوگل، اپل و فیسبوک پیشتاز میدان بودهاند. اما آنها فقط قلهی کوهیخی هستند که بخش بسیار زیادی از آن قابل دیدن نیست. تعداد پلتفرمها نیز روز به روز در حال افزایش است. در سال ۲۰۱۶، چهار مورد از پنج برند ارزشمند دنیا و یازده مورد از بیست برند برتر که فوربس آنها را معرفی کرده بود، شرکتهای پلتفرمی بودند. در ابتدای سال ۲۰۱۷ هم تمام پنج برند برتر را شرکتهای پلتفرمی تشکیل میدادند.
کسب و کار پلتفرمی و آینده
میتوان با توجه به روند کنونی، پیشبینی نمود که پلتفرمها تا سال ۲۰۲۰ موفق شوند ۵ درصد از ۵۰۰ سهام برتر نیویورک را به خود اختصاص دهند. همچنین تا ۵ الی ۱۰ سال آینده، اکثر شرکتهای ارزشمند در سهام نیویورک، پلتفرمها خواهند بود. اگر استارتاپها را بررسی کنید، این روند مفهوم بیشتری پیدا میکند. موج بعدی شرکتهای سهامی عام و بزرگ، پلتفرمی خواهند بود. حدود ۶۰% از استارتاپهایی که بیشتر از ۱ میلیارد دلار ارزش دارند، کسبوکارهای پلتفرمی هستند. اگر در سطح بینالمللی نیز بررسی کنید، این اعداد شگفتانگیزتر هم خواهند بود. به طور مثال در آسیا از بین شرکتیهایی که بیشتر از یکمیلیارد دلار ارزش دارند، حدود ۸۶% پلتفرم هستند. در چین نیز، حدود ۸۱% از این شرکتها پلتفرم هستند. در کشور هند هم از میان ۹ شرکت باارزش، ۸ تای آنها پلتفرمی است.
قلب کسب و کارهای پلتفرمی
با توجه به اینکه کسب و کارهای پلتفرمی متخصص تولید و عرضهی محصول نیستند، قلب آنها در مکانیزمی است که عرضهکننده و تقاضاکننده را به یکدیگر متصل میکند. به الگوریتمهایی که این کار را انجام میدهند، الگوریتم های تطبیقدهنده یا Matching Algorithms هم گفته میشود. هر اندازه که یک پلتفرم بتواند عرضهکننده را بهتر به تقاضاکننده اتصال دهد و بالعکس، برای هر تقاضایی عرضهکنندهی مناسبتری را بیابد، قدرتمندتر است.
۰ Comments